فرهنگستان زبان و ادب
{anchimeric assistance, neighbouring-group participation} [شیمی] سهیم شدن دو گروه همسایه در مرحلۀ تعیین کنندۀ سرعت واکنش
{anchimeric assistance, neighbouring-group participation} [شیمی] سهیم شدن دو گروه همسایه در مرحلۀ تعیین کنندۀ سرعت واکنش
سهیم شدن دو گروه همسایه در مرحلۀ تعیینکنندۀ سرعت واکنش.
💡 این اسمارتفون همچنین دارای حسگرهای شتابسنج و حسگر مجاورتی و قطبنما میباشد.
💡 حسگرهای مجاورتی دارای دو بخش هستند و زمانی که دو قسمت از هم دور میشوند سیگنالی فعال میشود.
💡 یک حسگر مجاورتی میتواند در سیستمهای امنیتی نیز مورد استفاده قرار گیرد، مثلاً زمانی که یک پنجره باز میشود سیستم اخطار آن فعال شود.
💡 زیر گروه آندولوزیت، استارولیت، کیانیت و سیلیماینت شیست معمولاً در مجاورت گرانیتهای گنیسی ظاهر میگردند و احتمالاً تحت تأثیر دگرگونی مجاورتی هستند..