نقطۀ طغیان
جمله سازی با نقطۀ طغیان
نی نی؛ برآ چو ابر خروشان به کربلا طغیان سیل فتنه و موج بلا ببین
نامه ی قارون بخوان، قدر قناعت بدان مشت زری بیش نیست، مایهٔ طغیان او
طغیان طاغیان مهین را به شرق و غرب رایت معالج است و علاجت مفید باد
طغیان شوق بین که کجا زد به کشتنم اندوه را که فخر به همزادی من است
مگر شور عشقت ز طغیان نشیند که بحر سر شکم ز طوفان نشیند
پیش سامان سرشکم مایه دریا کم است بهر طغیان جنونم وسعت صحرا کم است