نبیره ٔ سام

لغت نامه دهخدا

نبیره سام. [ ن َ رَ / رِ ی ِ ] ( اِخ ) رستم. لقب رستم است، چه او فرزند زال و زال فرزند سام است:
گر بدیدی تن چو کوه تو را
به نبرد اندرون نبیره سام
درزمان سوی تو فرستادی
رخش با زین خسروی و ستام.فرخی.

جمله سازی با نبیره ٔ سام

نبیره به عربی ( النبیره )، دهستانی است در عزلهٔ (حصبان در ناحیهٔ (المسرح)، از توابع استان
به هر طرف که تو از حمله گرز بگذاری بخیزد احسنت از تربت نبیره سام
تیمور پس از ۳۶ سال پادشاهی و بر جا گذاشتن قلمرویی گسترده از خود، ۳۱ پسر، نوه، نبیره و نتیجه باقی گذاشت.
جست از پرتو احمد فلک عدل ضیا داد یزدان به نبیره کمر و تاج نیا
نام قبلی آن فری کنار بوده و منطقه ای است بسیار قدیمی که پیدایش این شهر به جم نبیره جمشید نسبت می دهند.
ز یک سو نبیره ز یک سو نیا به مغز اندرون کی بود کیمیا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال تاروت فال تاروت فال ابجد فال ابجد فال انگلیسی فال انگلیسی