سنایی غزنوی در جایی به پند هوشمندانه میگوید برای دیدن تصاویر مانی باید در بهار معتکف شد. بهار ایهامی از فصل بهار و همچنین نام بتخانه و معبدی در بلخ است:
به خاک کویت ای دلبر ز جانم معتکف دایم چرا آخر تو را روزی به سوی ما نگاهی نیست
بر آستانِ تو خواهم که معتکف باشم رقیب خود نگذارد گذشتن از سرِ کوی
معتکف بوده است در جان آنکه جان جویاش بود همنشین بودست با ما آنکه ما میخواستیم
این کتاب در سال ۱۳۸۱ توسط نفیسه معتکف با عنوان در خیابانی که تو زندگی میکنی در ۴۱۰ صفحه به فارسی برگردانده شدهاست.