مام ناف

لغت نامه دهخدا

مام ناف. ( اِ مرکب ) به معنی ماماچه که پازاج نیز گویند و به تازی قابله خوانند. ( فرهنگ رشیدی ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). قابله. قبول. قَبیل. مولدة. ( منتهی الارب ). قابله. ماما. پیشدار. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به ماما ( معنی دوم ) شود.

فرهنگ عمید

= ماما

جمله سازی با مام ناف

ببریم از او مهر و پیوند پاک پدرش آب دریا بود مام خاک
بشارت که مام ترا بی گزند گرفتم رها گشت او خود ز بند
451- ر.ك: مسندالا مام الرضاعليه السلام، ج 1، ص 27.
دل مام من هم بسوزد به من چو پروانه بر گرد هر انجمن
تا که باشد نام باب و مام تو تا شود معلوم رسم و نام تو
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال انگلیسی فال انگلیسی فال ارمنی فال ارمنی فال میلادی فال میلادی