لغت نامه دهخدا
قناد بصری. [ ق َن ْ نا دِ ب َ ] ( اِخ ) حبیب از راویان است که از مردم شهر خود روایت کند و از ایوب سنجتیانی روایت دارد. ( از لباب الانساب ).
قناد بصری. [ ق َن ْ نا دِ ب َ ] ( اِخ ) حبیب از راویان است که از مردم شهر خود روایت کند و از ایوب سنجتیانی روایت دارد. ( از لباب الانساب ).
حبیب از راویان است که از مردم شهر خود روایت کند و از او ایوب سنجتیانی روایت دارد.
💡 سِوِن باند یا گروه ۷، یک گروه موسیقی پاپ ایرانی است که اعضای آن، امیر قنادی، آرش قنادی و کیارش پوزشی هستند. این گروه، فعالیت خود را از اواسط دهه ۸۰ شروع کرد.
💡 دونات اولین بار در قرن ۱۹ توسط مهاجران هلندی در آمریکا پخته شدهاست اما روایت دیگری نیز وجود دارد که یک قناد جوان ۱۶ ساله آمریکایی، ادعا کردهاست که دونات حلقه ای شکل را در سال ۱۸۴۷ میلادی روی عرشه یک کشتی تجاری پختهاست.
💡 به چندین روش میتوان خمیر شکر را درست کرد. نوع سریع و نپخته آن از آمیخته شدن سفیده تخم مرغ، گلوکز و شکر قنادی تهیه میشود. نوع پخته آن حاوی روغن گیاهی جامد سفید، آبلیمو، آب و شکر قنادی است.
💡 و از شغل های دیگر میتوان به کارگاه های قنادی متعدد و تولید انواع کیک و شیرینیجات اشاره کرد.
💡 مه قناد می ریزد شکر از لعل خندانش لب شیرین نمی سازد مگر خالیست دکانش