قاعا صفصف کردن

لغت نامه دهخدا

( قاعاً صفصف کردن••• ) قاعاً صفصف کردن. [ عَن ْ ص َ ص َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بالتمام ویران کردن. هرچه بود غارت کردن.

فرهنگ فارسی

بالتمام ویران کردن هر چه بود غارت کردن.

جمله سازی با قاعا صفصف کردن

(فقل ينسفها ربى نسفا) - يعنى بگو پروردگارم آنها را ذره ذره نموده و ذره هايش رامنتشر مى كند، به طورى كه در جاى آن چيزى باقى نمى ماند (فيذرها قاعا صفصفا)كلمه (قاع ) به معناى زمين صاف و تخت است، و كلمه (صفصف ) نيز به معناى زمينتختى است كه ليز و صاف باشد و معناى جمله اين است كه پس از خرد كردن كوهها وپاشيدن ذرات آن، زمين را تخت و هموار مى كند، به طورى كه هيچ چيز روى آن ديده نمىشود. و گويا ضمير در (فيذرها) به زمين برگردد به اعتبار اينكه قبلا همان كوههابوده و در جمله (لا ترى فيها عوجا و لا امتا) بعضى گفته اند: (عوج ) به معناىزمين هاى پست، و (امت ) زمين هاى بلند است و خطاب آن بهرسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) است و مراد اين است كه هر كس كه استعدادبينايى دارد، پستى و بلندى در آن نمى بيند و معنايش اين است كه هيچ بيننده اى نقطهپستى مانند دره و نقطه بلندى مانند تل و كوه نمى بيند.
آيـه بعد مى گويد: با متلاشى شدن كوهها و پراكنده شدن ذرات آن، خداوند صفحه زمينرا به صورت زمينى صاف و مستوى و بى آب و گياه در مى آورد (فيذرها قاعا صفصفا).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خواجه یعنی چه؟
خواجه یعنی چه؟
افتراق یعنی چه؟
افتراق یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز