قابیلان بیک

لغت نامه دهخدا

قابیلان بیک. [ ] ( اِخ ) از قورچیان سرکار سلاطین صفویه است. از اوست:
درنگ چیست اگر با منت سر جنگ است
بیا که شیشه ما نیز طالب سنگ است.( از آتشکده آذر با تعلیق جعفر شهیدی ص 20 ).

جمله سازی با قابیلان بیک

طفلیست سرو قامت کز من بیک اقامت دل برد و این کرامت در قوه بشر نیست
در غمت گرچه بیک بار پریشان شده دل آنکه صد بار پریشان تر از آنست منم
گرد هر شمع چو پروانه چه گردی زهوس سگ نه بینی که همه عمر بیک در گردد
ز شوقش در همه جنّت نگنجید جهان پیشش بیک حبّه نسنجید
زهی قوّت که گرخواهد بیک دم زمین چون موم گرداند فلک هم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
صعود یعنی چه؟
صعود یعنی چه؟
ژرف یعنی چه؟
ژرف یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز