عجول رانی

فرهنگستان زبان و ادب

{hot running, running hot, running sharp} [حمل ونقل درون شهری-جاده ای] جلو بودن حرکت از برنامه در سامانه های حمل ونقل زمان بندی شده که سبب کاهش مطلوبیت حمل ونقل عمومی می شود

جمله سازی با عجول رانی

و انسان (شتابزده و نادان ) همانگونه كه خير را مى طلبد، شرّ را هم مى طلبد. و انسان همواره عجول است.
لا اصابة لعجول؛ (156) انسان عجول و شتابزده، به نتيجه (مطلوب ) نمىرسد.
مثال سعی من و خصم بدسگال عجول حدیث کودک و مار است و زاهد و راسو
11 - و انـسـان (بـر اثـر شـتـابـزدگى ) بديها را طلب مى كند آنگونه كه نيكيها را مىطلبد، و انسان همواره عجول است.
گر باخبر شوی زبقای پی از فنا اندر فنای نفس چو نیکان شوی عجول