فرهنگستان زبان و ادب
عامل آغازش
{initiation factor} [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] هریک از پروتئین هایی که در شروع ترجمه یا رونویسی نقش دارند
عامل آغازش
{initiation factor} [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] هریک از پروتئین هایی که در شروع ترجمه یا رونویسی نقش دارند
💡 چه خیزد ز داد تو ای کامیاب؟ که از جور عامل، جهان شد خراب!
💡 بهیچ اندازهئی قابل نباشی که گوئی آنچه را عامل نباشی
💡 جُعَل آن عامل مالست در کار ولیکن مور باشند اهلِ بازار
💡 نخست آگه ز علم شرع باشد دگر عامل به اصل و فرع باشد
💡 نهد عامل سفله بر خلق رنج که تدبیر ملک است و توفیر گنج