به ترک جاه، مُقامر ظریفتر درویش به خوان شاه، مزعفر لطیفتر حلوا
بر چهره مزعفر هستند عاشقان لیک کس را مثال صوفی شیدا نمی توان کرد
بسان پیکر زار و نزار من باشد گه خضاب کند گر کسی مزعفر موی
ای رو و پشت عالم در روی من نگر تا از رخ مزعفر من زعفران بری
نی نی که خون دل به سر آمد ز روی من از سیل اشک سرخ مزعفر نمیشود