صلیب اکبر

لغت نامه دهخدا

صلیب اکبر. [ ص َ ب ِ اَ ب َ ] ( اِخ ) کنایه از تقاطع خط استوا است با خط محور که خط شمال و جنوب باشد و تقاطع میل شمالی و میل جنوبی و تقاطع فلک تدویر را نیز گویند. ( از برهان ).

فرهنگ فارسی

کنایه از تقاطع خط استواست با خط محور که خط شمال و جنوب باشد

جمله سازی با صلیب اکبر

وی بابت فعالیت‌هایش برندهٔ صلیب شایستگی، نشان افتخار تولد لهستان و ۲ گلوریا آرتیس شده است.
آنجا که زلف و روی تو باشد نهان کند از شرم برهمن بت و ترسا صلیب را
دیده نهم ز مهر چو رُهبان بَرِ صلیب بوسه دهم ز فخر چو حجّاج بر حَجَر
مرکبان تو به سم خرد بخواهند شکست هرچه در خانهٔ‌ کفار صلیب است و صنم
امر اذقال الله اردانی صلیب از کف بنه تا کی از عیساکران جویی و لاف از خر زنی
سبحه از دستم ستد طفلی که از مشکین صلیب بر میان زنار بندد زاهد صد ساله را