سسه هندی

لغت نامه دهخدا

سسه هندی. [ س َ س َ هَِ ] ( اِخ ) نیرنجی. از قدماست و مذهب او در نیرنجات مذهب هند است. و او را کتابی است که در آن مسلک اصحاب توهم گرفته است. ( ابن الندیم ).

فرهنگ فارسی

نیرنجی از قدماست و مذهب او در نیرنجات مذهب هند است. و او را کتابی ات که در آن مسلک اصحاب توهم گرفته است.

جمله سازی با سسه هندی

بتیغ هندی دست مرا جدا نکنند اگر بگیرم یک ره سر آستینت را
در کل آزمایش ژنتیک نمی‌تواند بگوید که آن جد مشترک در چه مکانی از چه نژادی و در چه زمانی می‌زیسته‌است. یعنی آن جد می‌تواند از نژاد هندی اروپایی ترکی یا هر نژادی باشد و در هر دوره از تاریخ پیش از ۵۰ یا ۶۰ نسل زندگی می‌کرده‌اند.
آب‌وهوای شهر نیمه‌خشک است و باران‌های موسمی نیز دارد. رایج‌ترین زبان‌ها در شهر هندی و راجستانی هستند اما انگلیسی، پنجابی و سِندی نیز رواج زیادی دارند.
به میدان همی شد دوان شاه هند ابا گرز و کوپال و هندی پرند
از فیلم‌های معروف او می‌توان به بازی در فیلم پسران هندی اشاره کرد.
ز بس نالهٔ بوق و هندی درای همی چرخ و ماه‌اندر آمد ز جای