سائب خاثر

لغت نامه دهخدا

سائب خاثر. [ ءِ ث ِ ] ( اِخ ) مکنی بابوجعفر فارسی لیثی یکی از ائمه موسیقی عرب و اصل او ایرانی است. پدرش مولای بنی لیث بود و سپس آزاد گردید. سائب در مدینه نشو و نما یافت و تجارت پیشه گرفت. صوتی خوش داشت و او اول کسی است که در مدینه عود ساخت و با آن غنا کرد و استاد معبد مغنی مشهور است. در شام بمعاویه پیوست و معاویه او را گرامی داشت. سائب در وقعه حرّه بسال 63 کشته شد. ( الاعلام زرکلی ج 1 ص 353 ) ( امثال و حکم ج 3 ص 1699 ) ( ابن خلدون ) ( عقد الفرید ج 7 ص 54 ).

فرهنگ فارسی

مکنی بابو جعفر فارسی لیثی یکی از ائمه موسیقی عرب و اصل او ایرانی است

جمله سازی با سائب خاثر

يكى از كسانى كه على (عليه السلام ) او را كشت ((حويرث بننفيل بن كعب )) بود، او از كسانى بود كه در مكّهرسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) را آزار مى داد و به على (عليه السلام ) خبررسيد كه خواهرش ((اُمّ هانى )) به جمعى از قبيله بنى مخزوم پناه داده كه يكى از آنان((حارث بن هشام )) و ((قيس بن سائب )) است.
مؤ لف: اين روايت را ثعلبى هم در كتاب (الكشف )، از عطاء ابن سائب، از سعيد بنجبير، از ابن عباس از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) روايت كرده.
در جريان فتح مكه به اميرالمؤ منين عليه السلام خبر رسيد، حارث بن هشام (262) وقيس بن سائب و عده اى از بنى مخزوم به خانه ام هانى خواهر آن حضرت پناه برده اند،حضرت پوشيده از سلاح (و ناشناخته ) به سوىمنزل ام هانى رفت و صدا زد: كسانى را كه پناه داده ايد بيرون كنيد. آنان از ترس خود راباختند.
و در اين روز، سنه 204(محمد بن ادريس شافعى مطلبى ) در(مصر) وفات كرد وشافعى يكى از ائمه اربعه اهل سنت است و ولادتش در سنه 150 روز و فات (ابوحنيفه) واقع شده و نسبش به (مطلب بن عبد مناف ) منتهى ميشود و منسوب است بجدش(شافع بن سائب ) كه او رسولخدا را ملاقات كرده (( وللشافعى اشعار الطيفة ومما ينسب اليه:
و طريق ديگر، از عثمان بن سائب از پدرش است. پدر وى نيز به گفته ذهبى از راويانمجهول منفور است !