روان کاوی مستقیم

فرهنگستان زبان و ادب

{direct psychoanalysis} [روان شناسی] استفاده از فنون جرح وتعدیل شدۀ روان کاوی برای ارتباط مستقیم با ضمیر ناخودآگاه بیمار روان پریش

جمله سازی با روان کاوی مستقیم

پیکی مرا به سوی تو غیر از نسیم نیست آن هم ز بخت تیرهٔ من مستقیم نیست
چون الف کز اتّصالِ حرف باشد مستقیم بر نیارد کثرتِ مردم ز یکتایی ترا
دولت و شاهی بدو نازد وزو باشد همی کارِ دولت مستقیم و بندِ شاهی استوار
همان‌طور که مشاهده می‌شود نوع فعل تأثیر مستقیمی بر اجزای فراکرد دارد.
رمزگذاری‌های غیر مستقیم غالباً برای دستیابی به چندین هدف استفاده می‌شوند:
صراط شرع تو از بس که مستقیم بود کسی که منحرف از وی شود فتد به جحیم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ورژن
ورژن
گرایش
گرایش
حلما
حلما
رساله
رساله