دیگ بند

لغت نامه دهخدا

دیگ بند. [ ب َ] ( نف مرکب ) ایاقچی و شاگرد آشپز. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

ایاقچی و شاگرد آشپز.

جمله سازی با دیگ بند

شب همی‌جوشم در آتش همچو دیگ روز تا شب خون خورم مانند ریگ
چون نمک دیگ و چو جان در بدن از همه ظاهرتر و پنهان ماست
بی گرمی سخای تو در دیگ آرزو هفتاد ساله پختهٔ آمال خام باد
چو گشتندی از کار پرداخته بدندی زنان دیگ‌ها ساخته
مرغ بی‌هنگام و راه بی‌رهی آتشی پر در بن دیگ تهی
دگر عیش جهان بر من تمام است چو با دیگ حلیمابی آبی رسیدم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
طی کشیدن یعنی چه؟
طی کشیدن یعنی چه؟
هورنی یعنی چه؟
هورنی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز