دودوازده وجهی
جمله سازی با دودوازده وجهی
دهد هرچشمی به وجهی طلعت جانانه را فرق ها زینجا عیان شد کعبه و بتخانه را
کاتیونهای موجود در بنتونیت توسط شش واحد هیدروکسیل در یک هشت وجهی احاطه میشوند. اتصال بین واحدهای هشت وجهی به صورت مسطح سبب تشکیل لایه هشت وجهی میگردد. اتصال بین صفحات هشت وجهی و چهار وجهی با به اشتراک گذاشتن اکسیژن رأس هرم واحد چهار وجهی صورت میگیرد. عنصر مرکزی در واحد هشت وجهی آلومینیوم است.
هر دُر اشکی که آمد چشم گریان را به دست بر سرِ بازار سودای تو بر وجهی نشست
محور مجزا نیز ثابت هستند، ترکیب این دو تقارن گروه دو وجهی بزرگتری را با ابعاد
وجهی از روی تو در دیده من خوشتر نیست ز آن سبب دیده من دیده ترا دردیده
تنخواهگردان پرداخت، عبارت است از وجهی که از طرف خزانهدار با تأیید رئیس مؤسسه یا مقامات مجاز از طرف ایشان برای انجام هزینهها و خریدها در اختیار کارپردازها قرار میگیرد.