درون رگ تود

فرهنگستان زبان و ادب

{hemangioendothelioma, angioendothelioma} [علوم پایۀ پزشکی] نورویشی حقیقی با منشأ عروقی که در آن یاخته های پوششی در سطح داخلی و اطراف رگ تکثیر می شوند

جمله سازی با درون رگ تود

نهان آشکارای درون و برون خرد را به درگاه او رهنمون
درون خویش بپرداختم ز هر نقشی مگر وفای تو کندر میان جانم بود
برون نایم ازین گلزار هرگز چو خود را در درون غمخوار دارم
پس بگفتندی درون خانه در یوسفست این سو به سیران و گذر
ز گشت باغ چه خیزد ز گل چه بگشاید درون جان ز تو صد گونه خارخار مرا
خاک هستی مرا دادند بر باد فنا آب چشمم از برون و آتش دل از درون