حصن انده

لغت نامه دهخدا

( حصن اندة ) حصن اندة. [ ح ِ ن ِ اَ ] ( اِخ ) حصنی به اسپانیا. ( حلل سندسیه ج 1 ص 219 ).

فرهنگ فارسی

حصنی باسپانیا

جمله سازی با حصن انده

چه جای انده و وقت ملال است به حال عیش باز آی این چه حال است
مرا گر یک صراحی باده بخشی کنی شاد این دل انده‌فزایم
غیر اگر دیده به دیدار تو محرم دارد فارغ از انده محرومی آغوش مباد
چشم ابرست و اشک ازو ژاله شدست یک روزه غم انده صد ساله شدست
چه تحفه ایست ؟ یکی فر خجسته فرزندست موافقان را شادی فزای و انده کاه
عدیل کاهش و انده شود تن اعدا قرین شدت و حسرت شود تن خصمان