حزین نائنی

لغت نامه دهخدا

حزین نائنی. [ ح َ ن ِ ءِ ] ( اِخ ) میرزا محمد اشعار عربی او را در نفائس اللباب آورده است. ( ذریعه ج 9 ص 235 ).

فرهنگ فارسی

میرزا محمد اشعار عربی او را در نفائس اللباب آورده است

جمله سازی با حزین نائنی

ز کف بربوده ایمان حزین را زلف او، زاهد مگو از سجده دیگر، کافر زنّاری ما را
دریا اگر چه هست در آغوش ما حزین لب تر ز جوی خویش، چو آب گهر کنیم
این رقص را با صدای حزین و لیریک موسیقی به صورت روان و حرکات مداوم و ظریف می‌رقصند و مدت زیادی، بخصوص در مراسم‌های عروسی باکو و نخجوان متداول بود.
گم شد ره بیرون شد، از آن زلف حزین را ای دل بفروز آتش آهی، شب داج است
این رقص را با صدای حزین و لیریک موسیقی به صورت روان و حرکات مداوم و ظریف می‌رقصند و مدت زیادی، بخصوص در مراسم‌های عروسی باکو و نخجوان متداول بود.
همچو من بخت سیه را کس نمی‌پوشد حزین با وجود تیره‌روزی‌ها فروزانم چو شمع