حریف گلوگیر

لغت نامه دهخدا

حریف گلوگیر. [ ح َ ف ِ گ َ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) حریف گلوبر. روزگار. دنیا. ( مجموعه مترادفات ص 165 ).

فرهنگ فارسی

روزگار دنیا

جمله سازی با حریف گلوگیر

💡 اجل چون گرددش غافل گلوگیر نفس گردد به کیش سینه اش تیر

💡 از نفس آنچه دلم دید، ز زنجیر ندید گریه را چون سخن عشق گلوگیر ندید

💡 یادآور از خمار گلوگیر صبحگاه خالی مکن ز باده به یکبار شیشه را

💡 کای گرفتار کمند دل شکار معصیت وی اسیر حلقهٔ دام گلوگیر بلا

💡 چنین گفت او که هستم من خری پیر بدن سوراخ از بار گلوگیر

💡 غم چو طوق گلوگیر شد عجب مشمر اگر بطاق در افکنده ام حدیث سرور

تعداد یعنی چه؟
تعداد یعنی چه؟
درس یعنی چه؟
درس یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز