لغت نامه دهخدا
حبیب مهاجر. [ ح َب ِ م ُ ج ِ ] ( اِخ ) رجوع به حبیب بن محمدبن حسن شود.
حبیب مهاجر. [ ح َب ِ م ُ ج ِ ] ( اِخ ) رجوع به حبیب بن محمدبن حسن شود.
💡 بین سالهای ۱۷۲۱ و ۱۷۳۵، شورش کمونروهای پاراگوئه به دلیل درگیریهای بین مهاجران پاراگوئه و یسوعیها، که تعداد زیادی از بومیان مسیحی شده را کنترل میکردند، برپا شد.
💡 این شهر با وجود منابع و پتانسیل های زیاد از شهرهای مهاجر فرست و توسعه نیافته است. چیزی در حدود نود درصد جمعیت این شهر اکنون در تهران سکونت دارند.[نیازمند منبع]
💡 متن موجود در این قطعه شامل "آمریکا سیاه است. بومی است. حجاب دارد. اسپانیایی زبان است. مهاجر است. این یک خانوم هست. اینجا بوده است و به جایی نمیرود. "
💡 همچنین عدهای از کردهای مهاجر که در زمان صفویه و نادرشاه در عمارلو و رحمتآباد ساکن شدند و که آنها هم به زبان گیلکی حرف و همچنین زبان مخصوص خود میزنند، ولی همه به زبان گیلکی آشنایی دارند و به زبان گیلکی حرف میزنند، بدون اینکه لهجه آنها متمایز باشد.
💡 وی مسئولیت فرماندهی مجاهدین سنی داخلی عراق و مجاهدین مهاجر خارجی در عراق را به عهده داشت.