تیر مرکب
ویکی واژه
جمله سازی با تیر مرکب
مرکب اقبال تو همیشه بزین باد پایه قدرت فراز چرخ برین باد
رغبت حج هر که دارد این زمان زاد و مرکب گو ب یا از من ستان
راه خرابات را جز به مژه نسپرید مرکب طامات را زین هوس کم کنید
این بگفت و راند مرکب شد روان من زدم فریاد وگفتم بافغان
طوطیی که طمع اسب و مرکب تازی کنی ماهیی که میل شعر و جامه توزی کنی