تک فام ساز

فرهنگستان زبان و ادب

{monochromator} [فیزیک] وسیله ای که از طیف پیوسته، تابشی تک فام تولید می کند

جمله سازی با تک فام ساز

یکی صد شد ز خط، حسن لب یاقوت فام او که گردد در نگین دان بیشتر حسن نگین پیدا
صائب فزون ز باده لعل است نشأه اش خونی که می خورم ز رخ لعل فام دوست
کوثر و تسنیم برد، از تو نشاط عمل گیر ز مینای تاک بادهٔ آئینه فام
من رآنى فى المنام، فقد رآنى؛ فام الشيطان لايتمثل بى (211)و نيز از آنحضرت نقل كرده است كه: من رآنى فى المنام،فسيرانى فى اليقطه اولكانما رآنى فى اليقطهلايتمثل الشيطان بى .
در وسمه کشی چو ابروی خنجر فام افزون گردد خیره کش و خون آشام
بیننده لب و رخ تو خواند فام تو لعل ای غلام و روی و لبت را غلام لعل