فرهنگستان زبان و ادب
{therapeutic alliance} [روان شناسی] همکاری بین مُراجع و درمانگر برای نیل به اهداف توافق شده
{therapeutic alliance} [روان شناسی] همکاری بین مُراجع و درمانگر برای نیل به اهداف توافق شده
همکاری بین مُراجع و درمانگر برای نیل به اهداف توافقشده.
💡 یاری از علم و هنر خواه، چو درمانی نه فلان با تو کند یاری و نه بهمان
💡 او عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران است.
💡 در تف تب و تابم، درد دوری، افکنده نه رهی نه همراهی، نه دلی نه درمانی
💡 دلم را درد و درمانی مرا تو مونس جانی من بیچاره را تا کی به درد دل برنجانی
💡 مکن درد مرا درمان به ترک عشقش ای ناصح! که درمانم بسی تلخ است و میدانم که درمانی
💡 اگر بی درد درمانی میسر می شدی هرگز عذاب آباد دنیا سر به سر دارالشفا بودی