تعزیت پرسی
فرهنگ فارسی
جمله سازی با تعزیت پرسی
پشت ملک جم ز بار تعزیت خم خواست شد راستی را هم برای آصف جم راست شد
هر دو عالم در لباس تعزیت اشک میبارند و تو در معصیت
از بهر آنکه نامه بر تعزیت شوند شام و سحر دوپیک کبوتر شتاب شد
حالیا بر سر آنم که پی سوگ ربیع مجلس تعزیتی ساز دهم ناهنجار
هنوز شام درین تعزیت سیه پوش است هنوز عالم کرّوبیان پر از جوش است
بخوان ز «نصرت دوله» تو تعزیت بر ترک که خاک بر سر دربار «بابعالی» شد