تعجب از تکلم کودک

تعجب از تکلم کودک در متون دینی، به ویژه قرآن، به حالتی گفته می‌شود که انسان از سخن گفتن نوزاد یا کودک در سنین بسیار کم شگفت‌زده می‌شود. نمونه بارز آن، داستان حضرت عیسی علیه‌السلام است که در گهواره با قوم خود سخن گفت و سبب تعجب و حیرت مردم از معجزه الهی شد. مردم با توجه به سابقه پاکدامنی و تقوای مریم، دیدن چنین واقعه‌ای برایشان غیرمنتظره و عجیب بود و به همین دلیل واکنش‌هایی شامل تعجب، تردید و حتی ملامت و سرزنش مریم نشان دادند.

در قرآن کریم، وقتی مریم فرزند خود، حضرت عیسی، را به قومش آورد، مردم با تعجب گفتند: «چگونه با کسی که در گهواره است سخن بگوییم؟» (استفهام انکاری)، که نوعی ملامت و تقبیح مریم نیز بود. این جمله هم نشان‌دهنده حیرت و شک مردم بود و هم بیانگر این نکته که وقوع چنین معجزه‌ای برای آنان باورکردنی نبود. مریم برای پاسخ، به نوزاد اشاره کرد تا خداوند از طریق او حقیقت امر را روشن کند.

این واقعه نشان می‌دهد که تعجب از تکلم کودک نه تنها به دلیل سن کم و ناتوانی ظاهری کودک است، بلکه در بسیاری از موارد با حسرت و نگرانی نسبت به شکستن هنجارهای اجتماعی و اخلاقی همراه می‌شود. در داستان حضرت عیسی، این تعجب همزمان با ملامت و شک و حتی بعضاً سوءظن نسبت به مریم بود، اما معجزه کودک با تکلم در گهواره حقیقت را آشکار ساخت و واکنش مردم را به حیرت و ایمان تبدیل کرد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تعجب از تکلم کودک (قرآن). سخن گفتن عیسی علیه السّلام در گهواره مساله ای است که مایه اعجاب قوم مریم شده بود.
«فاتت به قومها تحمله قالوا یـمریم لقد جئت شیــا فریـا•... • فاشارت الیه قالوا کیف نکلم من کان فی المهد صبیـا. پس (مریم) در حالی که او را در آغوش گرفته بود به نزد قومش آورد گفتند ای مریم به راستی کار بسیار ناپسندی مرتکب شده ای•... • (مریم) به سوی (عیسی) اشاره کرد گفتند چگونه با کسی که در گهواره (و) کودک است سخن بگوییم.» استفهام انکاری است و آن جمله طعن و نوعی تقبیح است از مردم به مریم، که منشا آن همان امر عجیبی است که با آن سابقه زهد و محجوبی از مریم دختر عمران و آل هارون قدیس مشاهده کردند، و کلمه" فری"، به معنای نوظهور و عظیم است. بعضی هم گفته اند: از افتراء و به معنای دروغ و کنایه از قبیح و منکر است.... اشاره کرد به عیسی و این اشاره ارجاع ایشان است به وی تا جواب خود را از او بگیرند و او حقیقت امر را برایشان روشن کند، چون عیسی قبلا به او گفته بود که چنین کند.
تعجب و ملامت مریم
سرانجام مریم در حالی که کودکش را در آغوش داشت از بیابان به آبادی بازگشت و به سراغ بستگان و اقوام خود آمد" (فاتت به قومها تحمله). هنگامی که آنها کودکی نوزاد را در آغوش او دیدند، دهانشان از تعجب باز ماند، آنها که سابقه پاکدامنی مریم را داشتند و آوازه تقوا و کرامت او را شنیده بودند سخت نگران شدند، تا آنجا که بعضی به شک و تردید افتادند و بعضی دیگر هم که در قضاوت و داوری، عجول بودند زبان به ملامت و سرزنش او گشودند، و گفتند: حیف از آن سابقه درخشان، با این آلودگی! و صد حیف از آن دودمان پاکی که این گونه بدنام شد. " گفتند: ای مریم! تو مسلما کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی"در این هنگام، مریم به فرمان خدا سکوت کرد، تنها کاری که انجام داد این بود که اشاره به نوزادش عیسی کرد" (فاشارت الیه). اما این کار بیشتر تعجب آنها را برانگیخت و شاید جمعی آن را حمل بر سخریه کردند و خشمناک شدند گفتند: مریم با چنین کاری که انجام داده ای قوم خود را مسخره نیز می کنی. به هر حال" به او گفتند ما چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوئیم"؟
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال اوراکل فال اوراکل استخاره کن استخاره کن فال عشقی فال عشقی