باب الحجره

لغت نامه دهخدا

( باب الحجرة ) باب الحجرة. [ بُل ْ ح ُ رَ ] ( اِخ ) موضعی در دارالخلافه بغداد بوده است و آن سرایی باشکوه دارای بنیانی شگفت انگیز بود و در آنجا بوزیران خلعت می بخشیدند و در مواقع تبریک و تهنیت گرد می آمدند. نخستین کسی که این بنا را بنیاد نهاده امام المسترشد باﷲ ابومنصور الفضل بن امام مستظهر باﷲ بوده است. ( معجم البلدان ) ( مراصد الاطلاع ) ( عیون الانباء ج 1 ص 171 ).

جمله سازی با باب الحجره

مگر که میکده را باز فتح باب کنند وگرنه کار گشائی ز آسمان نشود
در موسم فتح باب تیغت از مرکز خاک بگذرد نم
هزار شکر که جز دل درین جهان صائب مرا امید گشایش به هیچ باب نماند
تاکه باز است باب رحمت حق باز باشد بعدل این درگاه
یکی دخترش بود چون آن بدید خروشید کای باب، دشمن رسید
خسروا باب سخن مفتوح شد بر طبع من تا بنظم آرم مدیحت نوع نوع و باب و باب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال چوب فال چوب فال جذب فال جذب فال مارگاریتا فال مارگاریتا