ایه 17 سوره واقعه

سیرند مریدان طریقت ز ریاضت زین واقعه در پیر هم ارشاد نماندست

گویند که دریاب درین واقعه خود را می گویم و دریاب ندانم که چه باشد

این بلبل جان پیش تر از واقعه هجر از شوق گل روی تو با برگ و نوا بود

فرّخ دل آن که مُرد حیران و نگفت صد واقعه داشت، کرد پنهان و نگفت

هر روز دل به واقعه‌ ای مبتلا بود مادام تا به چشمِ خرد بنگرم چنین

تا دیده بود واقعه زین صعبتر ندید دل کین خبر شنید کسش با خبر ندید