اندر پذیرفتن

لغت نامه دهخدا

اندرپذیرفتن. [اَ دَ پ َ رُ ت َ ] ( مص مرکب ) قبول کردن:
بدو گفت کاین کودک شیرخوار
ز من روزگاری بزنهار دار
پدروارش از مادر اندرپذیر
از آن گاو نغزش بپرور بشیر.فردوسی.و رجوع به پذیرفتن شود.

فرهنگ فارسی

قبول کردن

جمله سازی با اندر پذیرفتن

مهندسی پوشاک گرایشی است که طی آن دانشجویان برای پذیرفتن انواع مسئولیت‌های مرتبط با واحدهای صنعتی تولید پوشاک آماده می‌شوند.
پایگاه اینترنتی روزنامه «البناء» لبنان در مقاله‌ای با عنوان «منطقه بر لبه پرتگاه» به تحلیل این رویداد پرداخته است. بر اساس این تحلیل اسرائیل تلاش دارد، به قیمت پذیرفتن ریسک هم شده جبهه جولان را فعال سازد و از طریق آن به قطعنامه‌ای مشابه قطعنامه ۱۷۰۱ دست یابد.