امینی دهلوی

لغت نامه دهخدا

امینی دهلوی. [ اَ نی ِ دِ ل َ ] ( اِخ ) از شاعران دوره جهانگیر پادشاه بود و با نظام الدین بخشی دوستی داشت. از اوست:
هرگاه ز توسنت برم نام
آغاز شود ردیف انجام
همچون دل بیقرار عاشق
در خواب ندیده روی آرام.( ازتذکره روز روشن چ تهران ص 87 ).

فرهنگ فارسی

از شاعران دوره جهانگیر پادشاه بود

جمله سازی با امینی دهلوی

پس از بازداشت اکبر امینی خانواده او توسط نیروهای امنیتی تحت فشار برای انجام مصاحبه با صدا و سیما و اعلام عدم ثبات روانی اکبر بودند، و تهدید شدند که امکان دارد حکم اعدام نیز برای وی صادر گردد.
مونسی ساقی و مجلس ز رقیبان خالی درد نوشی چو نزاری و امینی بوّاب
در ۲۲ شهریور ۱۴۰۱، مهسا امینی در این ایستگاه توسط گشت ارشاد دستگیر و بازداشت شد.
درج گهر آمد لبت آن را به امانت بسپار به جامی که چو او نیست امینی
براساس اعلام اعضای هیئت انتخاب (احمد امینی، محمدعلی حسین‌نژاد، حسن خجسته، شاهرخ دولکو، بهروز شعیبی، حسین کرمی و رضا مقصودی) اسامی فیلم‌های بخش سودای سیمرغ (رقابتی) بدین شرح است:
عماد افروغ در جریان کشته‌شدن مهسا امینی در زمان بازداشت گشت ارشاد صراحتا گفت که مسئولیت مرگ مهسا امینی با نیروی انتظامی بوده است.