اما ثلت

لغت نامه دهخدا

اماثلت. [ ] ( اِخ ) شعبه ای از قبیله بنی رکب منشعب از بنی اشعر. ( تاریخ قم ص 283 ).

فرهنگ فارسی

شعبه از قبیله بنی رکعب منشعب از بنی اشعر.

جمله سازی با اما ثلت

و اما مراد از (حكم ) - آنطور كه ما استظهار كرديم - اصابه نظر، و رسيدن بهحقيقت
در ریاضیات، تابع وایرشتراس تابعی بر خط حقیقی است که تماماً پیوسته بوده اما در هیچ نقطه‌ای مشتق‌پذیر نیست.
هر چند ندارد دل صائب خبر از خویش اما خبر از خواب فراموش تو دارد
بسیار ستمکار و بسی عهد شکن هست اما به ستمکاری آن عهد شکن نیست
در هوای پارسایی، عرفی از هر معصیت گشت صد ره تایب، اما پارسا هرگز نشد
به اهل دل، دلت را دانم آهی کرده گرم، اما به جز آه خود، این تأثیر از آهی نمی‌دانم؟!