اللمع فی الرد علی اهل الزیغ و البدع

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] «اللمع فی الرد علی اهل الزَیغ و البدع»، کتابی است به زبان عربی در زمینه آراء عقیدتی اشاعره و براهین کلامی ایشان، تألیف ابوالحسن اشعری (متوفای330ق.).
کتاب حاضر شامل مقدمه ای به قلم مصحح و محقق اثر؛ حموده عزابه، مقدمه ای به قلم نویسنده و ده باب می باشد.
این کتاب اثر مختصری است و در ده باب تنظیم یافته است: باب اول در وجود صانع تعالی و صفات او، باب دوم در قرآن و اراده، باب سوم در اراده و اینکه اراده خداوند شامل همه محدثات است، باب چهارم در رویت، باب پنجم در قدر، باب ششم در استطاعت، باب هفتم در تعدیل و تجویز، باب هشتم در ایمان، باب نهم در خاص و عام و وعد و وعید، باب دهم در امامت. اشعری در این کتاب، به صرف اعلان عقیده بسنده نکرده، بلکه با روش کلامی و با استدلالاتی دقیق آراء کلامی خود را مستدل ساخته است. لذا همواره مورد توجه پیروانش قرار گرفته و در آنان اثری عمیق بخشیده است.
در اینجا برخی دیدگاه های اشعری در زمینه مسائل عقیدتی را که در اللمع مطرح گردیده مورد بررسی قرار می دهیم:
اشعری کتاب اللمع را با استدلال بر وجود ذات الهی آغاز می کند. برهان او مبتنی بر نیازمندی جهان حادث و متغیر به آفریدگاری مدبر است. وی می گوید: هم چنانکه انسان ها نمی توانند، پدید آمدن مصنوعات عادی را بدون سازنده ای بیرونی تصور کنند، مجموعه منظم هستی نیز چه در آفرینش و چه در تحولات مدام آن باید به صانعی برخوردار از تدبیر نسبت داده شود. این استدلال اشعری در کلام پیش از او سابقه داشته است و از آن به برهان اتقان صنع تعبیر می شود. به جز برهان اتقان صنع که مستقیماً مخلوق بودن جهان را ثابت می کند، اشعری برهان دیگری می آورد که نتیجه آن اثبات حادث بودن جهان است.

جمله سازی با اللمع فی الرد علی اهل الزیغ و البدع

چنان‌که از مطالب اللمع بر می‌آید، وی با صوفیان متعددی در بصره، بغداد، دمشق، رام‌الله، انطاکیه، طرابلس، قاهره، دمیاط، بسطام، شوشتر و تبریز دیدار کرده‌است.
171-  اللمع، ص 37: ((ان قال قائل لمن زعمتم ان اكساب العباد مخلوقة لله تعالى، قيل له قلنا ذلك لان الله تعالى قال: ((و الله خلقكم و ماتعملون ))
169-  مقالات الاسلاميين، ج 2، ص 199: ((و الحق عندى ان معنى الاكتساب هو ان يقعالشى ء بقدر محدئة فيكون كسبا لمن وقع بقدرته )). اللمع، ص 42:((حقيقة الكسباءن الشى ء وقع من المكتسب له بقوة محدثه )).
168-  اللمع، ص 39: ((لافاعل له على حقيقته الا الله تعالى ))
چنان‌که از مطالب اللمع بر می‌آید، وی با صوفیان متعددی در بصره، بغداد، دمشق، رام‌الله، انطاکیه، طرابلس، قاهره، دمیاط، بسطام، شوشتر و تبریز دیدار کرده‌است.
ابونصر سرّاج در اللمع تصریح می‌کند که وی کتابی به نام «مشاهده» داشته و با بیان عباراتی از آن، مشخص می‌سازد که خود آن کتاب را دیده بوده‌است.