💡 فرمود: اى فرزند! توبه را تاءخير مينداز كه مرگ بى خبر مى رسد، و شماتت بر مرگكسى مكن كه به تو نيز مى رسد، و استهزا مكن به كسى كه به بلائى مبتلا باشد، ومنع احسان خود از مردم مكن.
💡 البـتـه مـمـكـن اسـت هـمـيـن وجـه را طـور ديـگـرى تـوجيه كرد كه هم جداگانه باشد، و هممشتمل بر استهزا نباشد، به اين كه بگوييم: جمله (ارجعوا) امر مى كند به اين كه بهدنـيـا بـرگـردند، و در آنجا ايمان واقعى و اعمال صالح كسب بكنند، و ليكن نمى توانندبرگردند، در نتيجه گوينده نمى خواهد منافقين و منافقات را استهزا كند، بلكه مى خواهدبگويد: كار از كار گذشته و دستتان بجايى بند نيست.
💡 تو آنقدر با قلب پاكت مساءله را واضح مى بينى كه از انكار آن در شگفتى فرو مى روى، و اما اين ناپاك دلان آنقدر آن را محال مى شمرند كه به استهزا بر مى خيزند.
💡 O استهزا، در ابتداى نظر يك گناه، ولى در باطن چند گناه است؛ مثلاً در مسخره كردن، گناهانِ تحقير، خوار كردن، كشف عيوب، اختلاف افكنى، غيبت، كينه، فتنه، تحريك، انتقام و طعنه به ديگران نهفته است.
💡 شیخ گفت: ای پسر! استهزا نمیکنم. لکن نام او آمده و همه نامها از دل من برده، نام تو یاد میگیرم و باز فراموش میکنم.
💡 3 - جمله سخر الله منهم (خداوند آنها را مسخره مى كند) به اين معنى نيست كه خداونداعمالى همانند آنان انجام ميدهد، بلكه همانگونه كه مفسران گفته اند: منظور اين است كهمجازات استهزا كنندگان را به آنها خواهد داد، و يا آنچنان با آنها رفتار مى كند كههمچون استهزا شدگان تحقير شوند!.