[ویکی فقه] اِبن سَنَد، عثمان (۱۱۸۰- بعد از ۱۲۴۲ق /۱۷۶۶- بعد از ۱۸۲۶م )، ملقب به بدرالدین، مورخ، ادیب، شاعر و فقیه بود. وی در نجد به دنیا آمد، ولی کحاله کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، ج۶، ص۲۵۶، بیروت، ۱۹۵۷م. ابن سند در جوانی در جست وجوی دانش، راهی عراق شد، نخست در بصره اقامت کرد و از این رو به بصری نیز شهرت دارد کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، ج۶، ص۲۵۵، بیروت، ۱۹۵۷م. برخی او را حنبلی دانسته اند مراغی، عبدالله مصطفی، فتح المبین، ج۳، ص۱۴۳، بیروت، ۱۳۹۴ق /۱۹۷۴م. ...
جمله سازی با ابن سند بدرالدین عثمان
باورهای پانتئیستی بدرالدین تأثیر عظیمی بر بسیاری از ایدههای سیاسی و اجتماعی او و بهطور مشخص بر آموزهٔ «وحدت وجود» او گذاشتهاست. این آموزه مخالفتهایی مانند ممانعت از یگانگی فرد و خدا، مخالفتهای میان ادیان و نیز میان فرودستان و خواص را محکوم میکند. این نظام اعتقادی در باورهای شیخ بدرالدین و مریدان او انعکاس دارد و آنها به موعظهٔ این مسائل میپرداختند که گوهر همهٔ ادیان یکی است، همچنانکه مالکیت اموال میباید اشتراکی باشد. چنین ایدههایی فراخوانی برای کسانی بود که در جامعهٔ عثمانی احساس حاشیهای بودن داشتند و این ایدئولوژی مساواتطلبانه الهامبخش مردمی بود که در شورشهای ۱۴۱۶ شرکت داشتند.
بدرالدین که از هنجارهای مذهبی عثمانی دور شدهبود و گرداگرد او را تصوف فراگرفتهبود، در بهترین مکان ممکن قرار گرفتهبود تا ایدئولوژی مذهبی غیرمتعارف خود را به عمل بیاورد.