گوش پیل

لغت نامه دهخدا

گوش پیل. [ ش ِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) گوش فیل. اذن فیل. || نامی های دوچشمه را ( درالفبا ): و ها از بسیار گونه کنند، های دوچشمه که دو صفر متصاعد بر سر هم باشند آن را گوش پیل خوانند... ( راحةالصدور ص 444 فی معرفة اصول الخط ).

فرهنگ فارسی

گوش فیل. یا نامی های دو چشمه را: وها از بسیار گونه های دو چشمه که دو صفر متصاعد بر سر هم باشند آن را گوش پیل خوانند..

جمله سازی با گوش پیل

دو گوشش همانند دو گوش پیل درازا و پهنا، و دیده چو نیل
غنچه با چشم گاو‌چشم به‌ناز مرغ با گوش پیل‌گوش به‌راز
لبانش به ماننده تنگ نیل دو گوشش به ماننده گوش پیل
تنش زیر موی اندرون همچو نیل دو گوشش به کردار دو گوش پیل
تنش چنگ شیر است و هم گوش پیل رود نعره‌اش تا صد و چهار میل
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ