گود افتادن

لغت نامه دهخدا

گود افتادن. [ گ َ / گُو اُ دَ ] ( مص مرکب ) به گودی فرورفتن، چنانکه چشمان بیماری از لاغری و بیماری. به پستی و فروسوی گراییدن. رجوع به گود انداختن شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - گود شدن محلی. ۲ - به گودی فرو رفتن ( چنانکه چشمان بیمار از لاغری و بیماری ).

جمله سازی با گود افتادن

با افزایش سن ذخیره پروتئینی بدن کم می‌شود و میزان نیاز سالمندان به پروتئین افزایش می‌یابد. سالمندان نیاز به دریافت آب کافی دارند اگر آب در بدن آن‌ها کم شود ممکن است تأثیراتی مانند خشکی لب‌ها، گود افتادن چشم‌ها، تب، یبوست، کاهش حجم ادرار؛ در آن‌ها بگذارد.