گاو دیده

لغت نامه دهخدا

گاو دیده. [ دی دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) نوعی از نان معروف. ( آنندراج ).

جمله سازی با گاو دیده

💡 پس از آن رو در رویی بی واسطه دو جوان با بخشی از جامعه‌است که کمتر آن را دیده‌اند و شاید به مانند عسگر، کوچکترین تصوری هم از آن ندارند. تا به سکانس فرار گاو و تعقیب و گریزش با شهروندان و ذبح آن از سر ناچاری برسیم و آن نگاه خسته و ناامید دو جوان به غروب آفتاب در پس برج میلاد که در این فیلم به نمادی از تضاد سنت و مدرنیته در چارچوب زندگی شهری بدل شده‌است.

💡 با دیده ی بسته گرد آن یار گردنده به رنگ، گاو عصّار

💡 درین ره مرد میباید که باشد راه بین ورنه چه سود از رفتن بی دیده همچون گاو عصارش