پای پوش

پای پوش

لغت نامه دهخدا

پای پوش. ( نف مرکب، اِمرکب ) پاافزار. کفش. نوعی از پاافزار و جوراب است. ( تتمه برهان ). چموش: هرگز از دور زمان ننالیدم و روی از گردش آسمان درهم نکشیدم مگر وقتی که پایم برهنه بود و استطاعت پای پوشی نداشتم تا بجامع کوفه درآمدم دلتنگ، یکی را دیدم که پای نداشت سپاس نعمت حق بجای آوردم و بر بی کفشی صبر کردم. ( گلستان ).

فرهنگ فارسی

( صفت اسم )۱- پا افزار کفش ۲- نوعی از پا افزار چموش چاموش.
پاافزار کفش

دانشنامه عمومی

پای پوش یا پاافزار[ نیازمند منبع] ( به انگلیسی: Footwear ) پوشاکی است که برای زیبایی و محافظت در مقابل محیط بر پا پوشیده می شود. کفش معمول ترین نوع پایپوش است.

جمله سازی با پای پوش

💡 همچنان که ره می‌سپارید، اعلام کنید که ملکوت آسمان‌ها بسی نزدیک است. بیماران را شفا بخشید و مردگان را زنده کنید و جذامیان را پاک سازید و دیوها را دفع کنید. رایگان یافته‌اید، رایگان دهید. زر و سیم و سکه خرد بهر نهادن در کمربندهای خویش فراهم میاورید، و خورجینی بهر راه و دو پیراهن و پای پوش‌ها و چوبدست: چه، کارگر سزاوار طعام خویش است.

کس خل یعنی چه؟
کس خل یعنی چه؟
اسرع وقت یعنی چه؟
اسرع وقت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز