هجدم

لغت نامه دهخدا

هجدم. [ هَِ دَ ] ( ع اِ صوت ) کلمه ای است که بدان اسب را زجر کنند تا پیش رود. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). صوتی است که بدان اسب را برانند تا پیش رود. ( اقرب الموارد ). لغتی است در اجدم. ( از معجم متن اللغة ). گویند اول کسی که سوار بر اسب شد پسر آدم قاتل برادرش بود. وی اسب را به پیش راند و گفت هج الدم. بتدریج و بر اثر کثرت استعمال به صورت هجدم و اجدم تخفیف یافته است. ( از منتهی الارب ) ( از لسان العرب ).

فرهنگ فارسی

کلمه ایست که بدان اسب را زجر کنند تا پیش رود صوتی که بدان اسب را برانند تا پیش رود.

جمله سازی با هجدم

💡 مولانا دیدگاه در هجدمین همایش فارغ‌التحصیلی طلاب دارالعلوم زاهدان در میان شعارها و خوش آمدیدهای دوستدارانش سخنانی ایراد فرمودند :«بلوچستان تا صد سال پیش عالمی از خود نداشت.

💡 ستاره داستان، پسری به نام آرون کوربت (پل وسلی)، یک دانش آموز دبیرستانی خوشخو است که هنگام هجدمین سال تولدش در می‌یابد که او یک نفیلیم، دورگه و ترکیبی از انسان و فرشته است.

💡 سرشماری ۱۹۶۰ ایالات متحده آمریکا هجدمین دوره، از دوره‌های ۱۰ ساله سرشماری در ایالات متحده آمریکا بود. این سرشماری در ۱ آوریل ۱۹۶۰ برگزار شد.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اسکل یعنی چه؟
اسکل یعنی چه؟
دول یعنی چه؟
دول یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز