واژۀ نکاسته یک صفت مرکب و بهمعنای ناکاسته است. این کلمه برای توصیف چیزی بهکار میرود که عاری از هرگونه عیب، نقص یا کموکاستی باشد و در نهایت کمال و تمامیت خود قرار دارد. بنابراین، نکاسته به معنای کامل، بینقص و دستنخورده است. در تقابل معنایی با این واژه، اصطلاح کاسته قرار میگیرد که دلالت بر کاهش، نقصان یا وجود عیب دارد. از این رو، نکاسته در نقطهٔ مقابل کاسته ایستاده و بر بیکمی و تمامیتی تغییرناپذیر دلالت میکند. این تقابل، درک دقیقتری از حوزۀ معنایی این دو واژه در متون و گفتار رسمی ارائه میدهد. برای مطالعۀ جزئیات بیشتر در مورد کاربردهای مختلف، مثالهای متنی و سیر تحول تاریخی این واژه و مقابلۀ آن، میتوان به مدخل کاسته در فرهنگهای معتبر زبان فارسی مراجعه نمود. این مراجع اطلاعات جامعی را در اختیار پژوهشگران و علاقهمندان به زبان فارسی قرار خواهند داد.
نکاسته
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
جمله سازی با نکاسته
گر تو بر بنده کفر خواستهای وز مکافات آن نکاستهای