نصائب

لغت نامه دهخدا

نصائب. [ ن َ ءِ ] ( ع اِ ) سنگهائی که گرداگرد حوض نصب کرده و فرجه های آنها را با گل گیرند. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از متن اللغة ). || ج ِ نصیبة. رجوع به نصیبة شود.

جمله سازی با نصائب

راغب در مفردات مى گويد: (نصب ) هر چيزى به معناى آن است كه آن را طورى جا و قراردهند كه بر جسته و در بلندى واقع شود مانند (كاشتن ) بر زمين فرو كردن نيزه و ساختنبناى بلند، و كاشتن سنگى بر زمين، بطورى كه از دور ديده شود، و نصيب به معناىسنگى است كه بر بالاى چيزى نصب شود، و جمع آن نصائب و نصب است و رسم عرب چنينبوده كه سنگى را سر پا قرار داده آن را مى پرستيدند، و حيوانات خود را روى آن سرمى بريدند، اين كلمه در قرآن كريم آمده، آنجا كه مى فرمايد: (كانهم الى نصبيوفضون گوئى آنان بطرف بتان مى شتابند)0
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
جوجو
جوجو
نحوه
نحوه
جام
جام
الم
الم