مجبوس

لغت نامه دهخدا

مجبوس. [ م َ ] ( ع ص ) مأبون و آن کسی است که مطیعانه برده شود. ( از محیط المحیط ). آن که مطاع وقت خود باشد. ( منتهی الارب ). مأبون و آن که مطاع و مختار وقت خود باشد. ( ناظم الاطباء ). مجبوس و جبیس نعت است مرد مأبون را. ( از ذیل اقرب الموارد ). و رجوع به جبیس شود.

فرهنگ فارسی

مابون و مطیعانه

جمله سازی با مجبوس

این منطقه دارای غذاهای ویژه‌ای است که از میان آن‌ها می‌توان مجبوس، رنگینک، لگیمات، خمفروش، گیویده، حل، حلیم، بدوه، برنج سرخ و ته‌چین ماهی را نام برد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال فرشتگان فال فرشتگان فال جذب فال جذب فال آرزو فال آرزو