لغت نامه دهخدا
دیم چه. [چ ِ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش گتوند شهرستان شوشتر است. و از ده قریه بزرگ و کوچک تشکیل شده و 1300 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
دیم چه. [چ ِ ] ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش گتوند شهرستان شوشتر است. و از ده قریه بزرگ و کوچک تشکیل شده و 1300 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
💡 از محصولات باغی آن انگور دیم(انگور دیوانه یا یاقوتی)و نخود دیم می باشد.
💡 اقبال ندیم ما وافروخته دیم ما بدخواه ز بیم ما دلخسته چو بیماران
💡 لازم است ذکر شود جمعیت این روستا که ۶ ماه اول سال را به دلیل کشت و زرع دیم، زنبورداری. … در روستا ساکن هستند بیش از ۵۰۰ نفر و بیش از ۱۰۰ خانوار، البته به صورت رفتوآمد به شهر است.
💡 دُوسْ بَدی مِرِهْ، دیمهٰاکِرْدی بِهْ دیوٰارْ تَرْسی کِهْ تِنی چیرِهْ بَوینمٰا خٰارْ؟
💡 بر دوستان درم کرم تو کند نثار چون ابر نوبهاری بر بوستان دیم
💡 عمرم گذشت و ماند به سویت نگاه من عؤمروْم کئچدی، گلممه دیم، گئج اوْلدی