تند حمله

لغت نامه دهخدا

تندحمله. [ ت ُ ح َ ل َ / ل ِ ] ( ص مرکب ) سخت جنگاور و حمله کننده. که با شدت و سرعت بر دشمن تازد. که بشدت و تندی حمله آورد:
آن شاه تندحمله که خورشید شیرگیر
پیشش به روز معرکه کمتر غزاله بود.حافظ ( از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).رجوع به تند و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

سخت جنگاور و حمله کننده که با شدت و سرعت بر دشمن تازد ٠

جمله سازی با تند حمله

یکی دیگر از صفات بارز ارمنستان این است که این فلات کوهستانی در شمال و در جنوب به صورت دیواره‌های تند و صعب العبور فرود می‌آید. حمله‌ای که از شمال یا از جنوب به آن سرزمین بشود و ناگزیر به صعود از آن شیب‌های تند و سپس به عبور از همه آن رشته کوه‌های عظیم باشد خواه ناخواه با دشواریهایی که غلبه بر آن‌ها تقریباً غیرممکن است برخورد پیدا خواهد کرد.