این واژه به معنای کسی است که دارای سرشت خشن، بیمبالات و سختدل باشد؛ این کلمه ناظر بر سَمتِ غیرمهربان و جفاکار بودن یک فرد در تعاملات اجتماعی است و بار معنایی منفی دارد. در مقابل، مفهوم فَزَعُ به معنای احساس ناگهانی ترس، وحشت یا هراس شدید به کار میرود و اشاره به یک حالت انفعالی در برابر امور ناخوشایند یا تهدیدآمیز دارد. این دو واژه، در کنار یکدیگر، ابعاد متفاوتی از رفتار و احساسات انسانی را ترسیم میکنند: یکی مربوط به کنش بیرونی و دیگری مربوط به واکنش درونی.
اما، وضعیت فعلی افعال مرتبط با فزع تفاوتهای دستوری و معنایی ظریفی را نشان میدهد که دقت در ترجمه را ضروری میسازد. فعل فَزِعَ به سادگی به معنای دچار هراس شد، وحشت کرد یا ترسید است و بیانگر وقوع یک احساس ترس در فاعل جمله است. با این حال، شکل فُزِّعَ یک ساختار ماضی مجهول است که معنای آن کاملاً متفاوت میشود؛ این فعل به این معناست که ترس و فزع از میان برده شد. این تحول معنایی از طریق فرآیند تفزیع صورت میگیرد که به معنای ریشهکن کردن و زایل ساختن وحشت و اضطراب از دلها است، که معمولاً توسط عاملی بیرونی صورت میپذیرد.
بنابراین، این مجموعه از واژگان، گسترهای از مفاهیم بنیادین زبان عربی را به نمایش میگذارند که در متون ادبی و دینی کاربرد فراوان دارند. درک دقیق این تفاوتها، بهویژه میان مصدر فعلی (تفزیع) و شکل مجهول (فُزِّعَ)، برای فهم درست ادبیات و متون کلاسیک حیاتی است. در نهایت، فَظّاً بر خصلت ناپسند اخلاقی تأکید دارد، در حالی که فَزَعُ و فَزِعَ بر شدت و نوع تجربه ترس متمرکز هستند، و فُزِّعَ بر پایان دادن به آن حالت تأکید دارد.