خُوبگفتار صفتی مرکب و ادبی است که در متون کهن فارسی و زبان پارسی امروزی، برای توصیف فردی به کار میرود که از توانایی و هنر سخنوریِ والایی برخوردار است. این واژه از دو جزء خوب بهمعنای نیکو، شایسته و پسندیده، و گفتار بهمعنای سخن، کلام و شیوهٔ بیان تشکیل شده است و در مجموع بر دارا بودن مهارت در ادا کردن کلمات، رسایی بیان و زیبایی کلام دلالت دارد.
کاربرد این اصطلاح تنها به فصاحتِ لفظ و تلفظِ درست محدود نمیشود، بلکه عمقِ معنایی، انتخاب واژههای مناسب و چینش هنرمندانهٔ جملات را نیز در برمیگیرد. یک فرد خوبگفتار، علاوه بر داشتن آوایی خوش و ادای روانِ جملات، از دانش زبانیِ غنی و ذوقِ ادبی بهرهمند است تا بتواند پیام خود را به شیواترین و مؤثرترین شکل ممکن به مخاطب انتقال دهد.
در فرهنگ و ادبیات فارسی، این ویژگی همواره به عنوان فضیلتی اخلاقی و هنری مورد ستایش قرار گرفته است. از سخنوران و شاعران نامدار گرفته تا خطیبان و گویندگان، آنان که به خوبگفتاری ممتاز بودهاند، در تاریخ و دلهای مردم ماندگار شدهاند. بنابراین، خوبگفتاری تنها یک مهارت ارتباطی نیست، بلکه هنری ناب و نشانهای از فرهیختگی و ظرافتطبعِ فرد محسوب میشود.