عجارده به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در فرهنگ و ادبیات ما به شمار میآید و در واقع به نوعی نمایانگر هنر و زیبایی در زندگی روزمره است. این واژه نه تنها در ادبیات بلکه در زندگی اجتماعی و فرهنگی ما نیز جلوهگری میکند و بیانگر نوعی احساس و درک عمیق از زیباییها و حیات انسانی است. عجارده به ما یادآوری میکند که چگونه میتوانیم با نگاهی عمیقتر به اطراف خود، زیباییهای پنهان زندگی را شناسایی کنیم و از آنها لذت ببریم. این مفهوم به ما میآموزد که در هر لحظه و در هر شرایطی، فرصتی برای کشف و درک زیباییها وجود دارد. از طبیعت گرفته تا هنرهای تجسمی، عجارده در هر گوشهای از این دنیا وجود دارد و ما را به تفکر و تأمل دربارهٔ آنچه که در اطرافمان میگذرد، دعوت میکند. به همین دلیل، اهمیت عجارده در زندگی هر فردی نمیتواند نادیده گرفته شود. با درک این مفهوم، میتوانیم به زندگی خود عمق و معنا ببخشیم و با نگاهی مثبت به اطرافمان، به دنبال زیباییها و نکات قوت زندگی بگردیم. این فرایند میتواند به ما کمک کند تا در کنار چالشها و دشواریها، همواره به یاد داشته باشیم که زیباییها و لحظات خوشایند نیز در زندگی وجود دارند و ما باید با آغوش باز آنها را بپذیریم و از آنها بهرهمند شویم.
عجارده
لغت نامه دهخدا
( عجاردة ) عجاردة. [ ع َ رِ دَ ] ( اِخ ) فرقه ای از خوارج اصحاب عبدالرحمن بن عجردند، دراعتقادات با «نَجَدات » یکسانند جز آنکه اینان گویندطفل از هر تکلیفی مبراست تا آنکه بعد از بلوغ اسلام آورد و واجب است که پس از بلوغ او را به اسلام دعوت کنند و نیز گویند اطفال مشرکان در آتش جهنم خواهند بود. عجارده بده فرقه منشعب شده اند: میمونیه، حمزیة، شعیبیة، حازمیه، اطرافیه، خلفیه، معلومیه، مجهولیة، صلتیة، ثعالبه. ( از شرح مواقف از کشاف ). || عجارده اصحاب عبدالکریم بن عجرداند. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
شعبه ای از خوارج منسوب به عبدالکریم ابن عجرد شهرستانی. افراد این فرقه در معتقدات خود بسیار متعصب بودند و هر کس افکار و عقاید آنانرا منع میکرد ویرا مستحق عذاب جهنم میدانستند.
فرقه از خوارج اصحاب عبدالرحمن بن عجردند در اعتقادات بانجدات یکسانند جز آنکه اینان گویند طفل از هر تکلیفی مبر است تا آنکه بعد از بلوغ اسلام آورد و واجب است که پس از بلوغ او را باسلام دعوت کنند و نیز گویند اطفال مشرکان در آتش جهنم خواهند بود
دانشنامه آزاد فارسی
پیروان عبدالکریم بن عجرد، از فرق معروف خوارج. اینان برخلاف ثعالبه معتقد بودند که باید از کودکان پیش از بلوغ تبرّی جست و پس از آن نیز اگر اسلام نیاوردند کافر و مشرک اند. عجارده زمانی اموال دشمنان را غارت می کردند که آنان در جنگ کشته شوند. همچنین، منکر سورۀ یوسف در قرآن شدند و گفتند نشاید داستانی عشقی را از قرآن بدانیم. در کتب ملل و نحل فرقه های ثعالبه، حمزیه، خلفیه، صلتیه، شعیبیه، میمونیه، اطرافیه، جازمیه و شیبانیه به عجارده نسبت داده شده اند. فرق عجارده در اواخر دورۀ امویان و اوایل عهد عباسیان در بسیاری از مناطق خروج کردند.