«نشانه کردن» به معنای هدف قرار دادن چیزی است، چه از نظر عملی مانند تیر، سنگ یا هر وسیله پرتابی که مشخص کردن هدف برای اصابت را نشان میدهد، و چه به صورت کلیتر در زندگی به معنای تعیین اهداف، برنامهریزی و تمرکز بر رسیدن به مقاصد شخصی، حرفهای یا اجتماعی. در معنای دیگر، این عبارت در متون ادبی و اجتماعی به عمل «نامزد کردن» یا «به نام خود کردن» اشاره دارد، که شامل اظهار علاقه و قصد ازدواج با فرستادن هدیهها، زیورآلات یا سایر موارد به دختر یا خانواده او میشود. ریشه واژه از «نشانه» به معنای علامت و علامتگذاری گرفته شده و افزودن «کردن» آن را به شکل فعل درآورده است. «نشانه کردن» در هر دو معنا، عملی مشخص و هدفمند را نشان میدهد؛ چه در زمینه هدفگیری فیزیکی، تعیین اهداف زندگی، و چه در مناسبات اجتماعی و عشقی. از نظر معنایی، این واژه با عبارتهایی مثل هدف قرار دادن، مشخص کردن اهداف، نامزد کردن یا اعلام قصد ازدواج هممعنی است. بار معنایی آن بسته به موقعیت میتواند عملی، توصیفی، اجتماعی یا شخصی باشد و در متون ادبی، تاریخی و انگیزشی کاربرد دارد. در مکالمات روزمره، استفاده از آن بیشتر در زمینه هدفگیری و علامتگذاری است، ولی در متون کلاسیک ادبی و فرهنگی به معنای اعلام علاقه و نامزدی نیز دیده میشود.
نشانه کردن
لغت نامه دهخدا
کس نیاموخت علم تیر از من
که مرا عاقبت نشانه نکرد.سعدی.دل نشانه تیر بلا کن. ( مجالس سعدی ). || نشانه رفتن. قراول رفتن:
دو تیرانداز چون سرو جوانه
ز بهر یکدگر کرده نشانه.نظامی. || شهره ساختن. علم کردن. رجوع به نشانه و نشانه شدن شود. || نامزد کردن. به نام خود کردن. با فرستادن هدیتی - از زیورها و جز آن - علاقه و قصد ازدواج خود را به دختر یا خانواده دختر اظهار کردن:
من ترا ز خوبان نشانه کردم.عارف.