دم موشی

فرهنگستان زبان و ادب

{Buddleja} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای اغلب درختچه ای و گاهی درختی از دُم موشیان خزان دار و همیشه سبز با حدود 100 گونه که ارتفاع بلندترین آنها به 30 متر می رسد، اما ارتفاع بیشتر گونه های این سرده به ندرت بیشتر از پنج متر است

جمله سازی با دم موشی

💡 بعد چنین شروع می کند "بچه ها من می گویم یکی بود و یکی نبود" خوب چی بود؟ "بچه ها می گویند "خرسی بود، شیری بود، زنبوری بود، موشی بود..."

💡 پس در آن موضع که زر بنهاده بود موشی اندر گرد آن می‌گشت زود

💡 در سیاه دوزی با دوخت دندان موشی به هم چسبیده نقش‌هایی را به شکل مثلث بر روی لباس می‌دوزند و بین این دندان موشی‌ها گاهی از دوخت زنجیره استفاده می‌شود.

💡 هرودوت، در کتاب «هیستوریای»، در زمینهٔ پرداخت‌های ساتراپ‌های امپراتوری هخامنشی به داریوش، از مردمان موشی (moschie)، تیبارین (تپور)(tibarenie)، ماکرون(macrones)، موزیکان (mossynoekie)، و مار (آمارد)(mares) در ساتراپ نوزدهم نام برده‌است.

💡 حرص و شهوت در تو بیدارند خوش خوش تو مخسب چون پلنگی بر یمین داری و موشی بر یسار

💡 قارون ز دین برآمد و دنیا برو نماند بازی رکیک بود که موشی شکار کرد